Thursday, July 8, 2010

بیانیه مشترک سی تشکل دانشجویی خارج از کشور به مناسبت ١۸ تیر

بیانیه مشترک سی تشکل دانشجویی خارج از کشور به مناسبت ١۸ تیر
بیانیه مشترک سی تشکل دانشجویی خارج از کشور به مناسبت ١۸ تیر
جـــرس: بالغ بر سی تشکل دانشجویی خارج از کشور، با صدور بیانیه ای مشترک در آستانه یازدهمین سالگرد ۱۸ تیر، ضمن گرامیداشت آن قیام دانشجویی و تاکید بر تداوم مبارزۀ غیرخشونت آمیز و مدنی، از فعالان جنبش سبز خواستند که "با توجه به برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت حاکمیت برای تسلط بر جامعه دانشگاهی، از هیچ تلاشی در جهت صیانت از نهاد دانشگاه به عنوان رکن اساسی جامعه مدنی متکثر فروگذار نکنند."

به گزارش منابع خبری جرس، تشکل های امضا کنندۀ این بیانیه، همچنین عملکرد حاکمیت در "گسترش فرهنگ تک‌صدایی در دانشگاه‌ها، بازفعال‌سازى هسته‌هاى گزينش استاد و دانشجو و جلوگیری از تحصیل دانشجویان فعال با زدن برچسب دانشجوی ستاره دار، بستن دهها نشریۀ دانشجوئی، اخراج و برخورد با اساتید دگراندیش" را مورد انتقاد قرار داده و آن را نشانۀ ناکامی حاکمیت در تسلط فکری بر دانشگاهها دانستند.


متن کامل این بیانیه که روز چهارشنبه ١۶ تیرماه ۸۹ در اختیار جرس قرار گرفته است، به شرح زیر می باشد:


تقابل دانشگاهیان و تمامیت‌خواهان تاریخچه‌ای طولانی و جهانی دارد. فاجعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حوادث متعاقب آن فصل مهمی از این تاریخچه خون‌آلود است. هنگامی‌که حاکمیت ولایی ایران برای رسیدن به جامعه تک‌صدایی مطلوب‌ خود، تکثر محیط دانشگاهی و تعامل بر اساس منطق را تحمل نمی‌کند، اعتراض مسالمت‌جویانه دانشجویان به توقیف یک روزنامه، با یورشی وحشیانه روبرو می شود. به شهادت رسیدن فرزندان این مرز و بوم، تخلیه چشم دانشجوی ممتاز پزشکی بر اثر اصابت گلوله، شکستگی دست‌وپا و ضرب‌وشتم دهها تن از ساکنان کوی دانشگاه تهران، جنایاتی هستند که هرگز از خاطره جمعی دانشگاهیان و مردم ایران نخواهند رفت. جنایاتی که با وجود ادعای «جریحه‌دار شدن قلب» آمران مستقیم و غیر‌مستقیم آن، با هیچ واکنش قضایی جز محکومیت دانشجویان بی‌گناه روبرو نشد، تا حاشیه امنیتی محکم‌تری فراهم شود برای نیروهایی که در شامگاه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، تنها ساعتی پیش از راه‌پیمایی میلیونی سکوت مردم تهران، دوباره فجایع جدیدی را در کوی دانشگاه آفریدند.


اما برنامه حاکمیت تمامیت‌خواه برای تضعیف جایگاه دانشگاه و بالاخص جنبش دانشجویی تنها به یورشهای شبانه و برخوردهای امنیتی محدود نمی‌شود. یکی از اساسی‌ترین گامهای تمامیت‌خواهان جنسیت گرا اجرای طرح‌های سهمیه‌بندی جنسیتی و بومی‌سازی دانشگاه‌هاست. علاوه بر ماهیت ناعادلانه این طرح‌ها، حاکمیت با ایجاد محدودیت در دسترسی گروههای اجتماعی روبه رشد به امکانات دانشگاهی، سعی دارد از قدرت فزاینده مطالبات زنان ایرانی بکاهد و به بهانه «بومی‌سازی»، از افزایش آگاهی‌ در مناطق محروم کشور جلوگیری کند. تمامی این تلاشها، در راستای تک‌صدایی کردن محیط دانشگاه و به طبع آن جامعه صورت می‌گیرد. چرا که دانشگاه‌هایی که امکان تعامل فکری میان طبقات مختلف بدون در نظر گرفتن جنسیت در سرتاسر کشور را برقرار سازند، بستری خواهند بود برای رشد جامعه‌ای متکثر، که پذیرنده حاکمیت تمامیت‌خواهان نخواهد بود.


‫از دیگر برنامه‌های تمامیت‌خواهان در راه گسترش فرهنگ تک‌صدایی در ساحت دانشگاه‌ها و مقابله با وجه روشنگرانه و اعتراضی دانشجویان به عنوان یکی از موثرترین مراجع اجتماعی در جامعه ایران می توان به فضای فاسد و به دور از ضابطه پذیرش دوره های کارشناسی ارشد و دکترا، زیر سوال بودن نحوه برگزاری آزمونهای ورودی، بی اعتبار سازی مدارک دانشگاهی با مدرک سازیهای غیر واقعی و جعلی و به‌کارگماردن افراد در مناصب مهم حکومتی بر مبنای مدارک ساختگی یا بی‌اعتبار، بازفعال‌سازى هسته‌هاى گزينش استاد و دانشجو و جلوگیری از تحصیل دانشجویان فعال با زدن برچسب "دانشجوی ستاره دار"، بستن دهها نشریۀ دانشجوئی، اخراج و برخورد با اساتید دگراندیش که به اصل اساسی محیط آکادمیک، یعنی تداوم و بسترسازی برای گفتگو، باور دارند، نام برد. تمامی این تلاش‌ها برای کاهش اعتبار و نفوذ اقشاری‌ است که در راستای تبادل فکرونظر برای بالندگی اندیشه‌ها می کوشند و نمی خواهند تنها بازگوکننده منویات نظام حاکم باشند. ‬


طرح دوباره بحث اسلامی کردن علوم انسانی، که یادآور اقدامات فرهنگ سوز متحجرانه دوران گذشته است، گواه دیگری بر ناکامی فکری نظام حاکم برای تسلط بر دانشگاه‌هاست. در صورتی که شکست تلاش‌های حاکمیت برای تبدیل علم به ابزاری برای تسلط بر جامعه به تجربه ثابت شده‌است. آنچه مشخص است اینکه ، حربۀ دیگر حاکمیت نیز در ایجاد تشکل‌های ساختگی دانشجویی، که تنها راهبر خواسته های تمامیت‌خواهان در عرصه دانشگاه‌ها باشند موفق نخواهد بود. بسیاری از این تشکل‌ها پس از چندی به دلیل طبیعت نهاد دانشگاه ، ساختار جمعیتی و خواسته‌های آزادی‌طلبانه و عدالت‌خواهانه دانشجویی تغییر ماهیت داده، به خواسته‌های برحق جنبش اصیل دانشجویی می پیوندند. جنبش اصیلی که باوجود انواع فشارها و تضییقات، از لغو مجوز و تعلیق و دخالت آشکار در انتخابات تشکل‌ها گرفته تا دستگیری، شکنجه، حکمهای سنگین تعزیری و وثیقه های به دور از تصور و غیر قانونی برای فعالان آن، همچون شعله‌ای نامیرا باقی‌ مانده‌است. هم اینک نیز بسیاری از فعالان این جنبش سرفرازانه در زندانهای حاکمیت با حکمهائی سنگین و بی سابقه محبوسند که جا دارد از بهاره‌هدایت، میلاداسدی، مجیدتوکلی،محمد پورعبدالله… و همچنین دکتر احمدزیدآبادی و عبدالله مومنی، دبیرکل و سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوارتحکیم وحدت) و همچنین اساتیدی همچون دکتر داوود سلیمانی و تنها زندانی بازمانده از یورش به کوی، بهروز جاوید تهرانی نام برده‌ شود. ‬مبارزانی که نام و یادشان همواره روشنمان می دارد.ٰ


امروز پس از گذشت یازده سال شاهدیم که خواسته‌ها و رویکرد دانشجویان معترض در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، برای داشتن جامعه‌ مدنی متکثر و ایستادگی در برابر مراکز قدرت تمامیت‌خواه، تبدیل به خواسته‌های عمومی مردم ایران و رویکرد فعالان جنبش سبز شده‌است. جنبش دانشجوئی در ایران همواره در مبارزه عليه استبداد و برای تامين آزادی و استقرار دمکراسی در کشور پيشقدم بوده و به عنوان نقطۀ اتصال جنبش های اجتماعی عمل کرده است . جنبش دانشجوئی ایران این بار در پیوند با جنبش سبز مردم ایران بیش از پیش تعمیق یافته و دیگر تنها محدود به شهرهای بزرگ ایران نیست و نه تنها در سراسر کشور بله در سراسر جهان گسترده شده است. جنبش سبز مردم ایران فرصتی فراهم آورده است تا نسل تازۀ دانشجویان ایرانی خارج کشور در کنار یکدیگر قرار گرفته و در حمایت از این جنبش به فعالیت خود شکل داده و آن را تداوم بخشند. منش دمکراتیک و غیر ایدئولوژیک جنبش سبز ، کم رنگ شدن شکافهای طبقاتی، جنسیتی، قومیتی، مذهبی و استفاده از وسائل ارتباطی مدرن، این کوششها و مبارزات دانشجوئی را روز به روز گسترده تر می سازد که خود نویدبخش ایرانی سبز و دمکراتیک است.


تشکل‌های امضا کننده، در سالروز ١۸ تیر ماه از تمامی فعالان جنبش سبز می‌خواهند که با توجه به برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت حاکمیت برای تسلط بر جامعه دانشگاهی، برای صیانت از نهاد دانشگاه به عنوان رکن اساسی جامعه مدنی متکثر بیش‌ازپیش کوشا باشند‫ و اعلام می دارند که جنبش دانشجوئی ایران در سراسر جهان با در نظر گرفتن ‫ ‬شکاف‌های فعال سیاسی و اجتماعی در جامعۀ ایران به مبارزۀ مسالمت آمیز و پیگیر و غیر خشونت آمیز خود در مقابل ظلم و ستم و دروغ و بی عدالتی برای تحقق دمکراسی ادامه خواهد داد و یقین دارند که شکست تکاپوهای امروز تمامیت‌خواهان و کودتاگران برای سرکوب دانشگاه‌ها و برقراری نظام تک‌صدایی حتمی است.


........................
0. ياد بعضی نفرات
روشنم می دارد
قوتم می بخشد
ره می اندازد
و اجاق کهن سرد سرايم
گرم می آيد از گرمی عالی دمشان.
نام بعضی نفرات
رزق روحم شده است،
وقت هر دلتنگی
سويشان دارم دست
جرأتم می بخشد
روشنم می دارد.
ياد بعضی نفرات
زنده ام می دارد- نیما یوشیج


تشکل های امضا کننده:
آستین برای ایران (Austin for Iran)
انجمن دانشجویان ایرانی دموکرات در دانشگاه جورج واشنگتن
(Iranian Democratic student association in George Washington University(

انجمن دانشجویان ایرانی در رم ( (Studenti Iraniani di Roma ITALY
اتحادیه دانشجویان سبز دانشگاههای استان غربی سوئد- گوتنبرگ
پُرسا - پویش راه سبز دانش‌آموختگان ایرانی خارج از کشور
تشکل دانشجویان حامی جنبش سبز ایران (دانشگاه ویکتوریا – کانادا)
تشکل دانشجویان سبز حامی دمکراسی در ایران - کالیفرنیای جنوبی
(Green Students for a Democratic Iran, So Cal –GSDI)
تشکل دانشجویان برای حقوق مدنی در ایران – سن دیگو
(Students for Civil Rights in Iran-San Diego)
جمعی از دانشجویان وفارغ التحصیلان دانشگاههای بوستون (هاروارد- ام آی – تافت-یومس)
جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاههای پاریس
جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهای کالیفرنیای شمالی (استنفورد، برکلی)
جمعی از فعالان کمپین یک میلیون امضا - کالیفرنیا
جمعی از فعالان کمین یک میلیون امضا- پاریس
جنبش سبز دانشجوئی ونکوور- کانادا
رسام- راه سبز ایرانیان مالزی
راه سبز اتاوا - دانشگاههای اتاوا و کارلتون – کانادا
راه سبز امید - دانشگاه لوند، استان جنوبی سوئد ( (Skane
رای من کجاست- نیویورک (Where Is My Vote-NY)
سبز هیوستون (Sabze Houston)
شبکه جوانان پیشرو - هلند
شبکه جوانان ایرانی در برلین
شبکه همیاری با جنبش سبز مردم ایران در شیکاگو
Chicago Green Coalition in Support of People of Iran) (
فعالین سبز دانشجویی دانشگاه مانیتوبا ، دانشگاه مانیتوبا – کانادا
کمیته ی مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی -پاریس
گروه همبستگی با ایرانیان - تورنتو کانادا
گروه همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران- ادمونتون (دانشگاه آلبرتا)
(Solidarity with Iran's Democratic Movement, SIDME - Edmonton ,University of Alberta)

مجمع دانشجویان سبز دانشگاه های لبنان
موج سبز فلورانس- ایتالیا

گزارش های نگران کننده؛ جنگ در دو قدمی ایران

گزارش های نگران کننده؛ جنگ در دو قدمی ایران
جرس: اعمال دور تازه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران فکر و ذهن مردم کوچه و بازار را هم به خود مشغول کرده است. نگرانی آنها فقط منحصر به بی ثباتی های اقتصادی ناشی از تحریم ها نیست. خطر اصلی مربوط به احتمال بروز جنگ است. میان بسیاری از مردم این اتفاق نظر وجود دارد که مسیر تحولات مربوط به برنامه هسته ای ایران بسیار مشابه مسیری است که در نهایت منجر به جنگ عراق شد. گزارشهای متعددی که در هفته های اخیر پیرامون آرایش نظامی منطقه منتشر شده نیز مهر تاییدی بر نگرانی های شهروندان ایرانی است. این گزارشها شواهدی را فاش می کنند که بر اساس آن ایالات متحده و اسراییل تدارک کافی را برای مواجهه نظامی با ایران دیده اند و اکنون در صدد جلب متحدان بیشتری برای دست زدن به این اقدام هستند. مقام های ایرانی تاکنون تمام گزارشهای های مربوط به احتمال حمله نظامی را غیرواقعی خوانده و آن را رد کرده اند. "محمود احمدی نژاد" رییس دولت ایران در یکی از آخرین اظهار نظرهایش پیرامون این مساله مدعی شده که" جنگی در کار نخواهد بود." اظهار نظر او اما کمک چندانی به کاهش نگرانی های شهروندان نخواهد کرد. او قبلا هم پیش بینی کرده بود که "باراک اوباما" به دلیل سیاه پوست بودن رییس جمهور آمریکا نخواهد شد و قیمت نفت هم از 140 دلار در هر بشکه پایین تر نخواهد آمد.

سناریوهایی برای فرمان آتش

کمتر از یک ماه پیش بود که موسسه افکار سنجی پیو نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد که نشان می داد اکثریت مردم در 16 کشور از 22 کشور جهان موافق به کارگیری گزینه نظامی برای از بین بردن تجهیزات اتمی ایران هستند. این نظرسنجی در نوع خود بی سابقه بود. برخی ناظران در تحلیل آن گفتند که نظرسنجی پیو با سفارش نهادهای امنیتی ایالات متحده تهیه شده است. برخی دیگر نیز ابراز عقیده کردند که این نظرسنجی با هر نیتی تهیه شده باشد نشانه ای از به صدا در آمدن ناقوس های جنگ است. گزارشهای روزهای اخیر برخی از رسانه های بین المللی نیز تاییدی بر این گمانه زنی ها بوده است. خبرگزاری روسی "ریانووستی" در گزارشی که به تازگی منتشر کرده خبر از آمادگی آمریکا و اسرائیل برای حمله هوایی و موشکی به تأسیسات هسته ای ایران داده است. نویسنده این گزارش که یک افسر نیروی دریائی روسیه بنام "یوری وسلوف" است در تحلیل خود نشانه های متعددی را درباره بروز یک جنگ احتمالی قریب الوقوع فاش ساخته است. او با اطمینان کامل عنوان کرده که برنامه اسراییل و آمریکا برای حمله به ایران به طور کلی هماهنگ شده و "برگزاری مانورهای مشترک نیروی هوایی و دریایی آمریکا و اسرائیل طی بهار و تابستان سال 2010 در شرق دریای مدیترانه و ورود کشتی های جنگی مجهز به سکوهای پرتاب موشک به خلیج فارس نیز گویای این طرح است." بنابر شواهد او "در سفر کوتاه دریاسالار "مایکل مالن" رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا به تل آویو در 27 ژوئن نقشه حمله هوایی به ایران بررسی شده است "، " کشتی های نظامی نیروی دریایی آمریکا به فرماندهی ناو هواپیمابر "هری ترومن" (12 کشتی) از طریق کانال سوئز راهی خلیج فارس شده اند" ،"واحدهای هوایی نیروی دریایی آمریکا با جنگنده های اسرائیل مانور حملات موشکی به اهداف دشمن فرضی در زمان های متفاوت شب و روز را تمرین کرده اند" ،"اسرائیل چند فروند زیردریایی خود را که به موشک های بالدار مجهز هستند به منطقه تنگه "باب المندب" و سواحل عمان اعزام کرده است" و " در شرق مدیترانه نیز چند ناو موشک بر و رزمناو جنگی آمریکا در آماده باش اند و مانند دوران حمله به عراق برای حملات موشکی آماده شده اند. " بنابراین تحلیل عملیات نظامی ممکن است اشکال متفاوتی داشته باشد. "محتمل ترین شکل، حملات دقیق هوایی و موشکی جهت انهدام برخی مراکز هسته ای ایران است و در سناریوی جایگزین " علاوه بر نابودی مراکز غنی سازی اورانیوم، به انهدام تاسیسات نظامی- صنعتی و دیگر مراکز استراتژیک ایران نیز منجر خواهد شد که در این صورت عملیات نیروی نظامی آمریکا ماهیت گسترده ای مانند عملیات "طوفان صحرا" در سال 1991 علیه عراق خواهد داشت."

برخی گزارشهای دیگر نیز با تایید خطر وقوع درگیری نظامی علیه ایران مدعی شکل گیری ائتلاف های منطقه ای برای چنین عملیاتی شده اند. آن طور که شبکه روسی " راشاتودی" گزارش داده است "اسراییل خود را برای استفاده از حریم هوایی عربستان سعودی آماده می کند." این گزارش به نقل از یک کارشناس ساکن تل آویو به نام "پُلا سلیه" آورده است که "بالگردهای اسرائیل تجهیزات نظامی زیادی را به پایگاهی نظامی در شمال عربستان منتقل کرده اند." در این گزارش به افشاگری اخیر مجله "لندن تایمز" نیز استناد شده که در آن آمده بود "ریاض به هواپیماهای نظامی اسرائیل اجازه داده تا از حریم هوایی این کشور در شمال استفاده کنند." برپایه گزارش مجله لندن تایمز" عربستان سعودی سیستم های پدافند هوایی خود را طوری سازماندهی می کند که جنگنده های اسرائیل که قرار است بر فراز این کشور پرواز کنند، هدف آتشبار ضد هوایی قرار نگیرند." هم تل آویو و هم ریاض این ادعاها را رد کرده اند اما برخی کارشناسان بر این باورند که این شایعات ممکن است تا حدودی صحت داشته باشد. عربستان سعودی اکنون یکی از سردترین دوره های روابط خود با جمهوری اسلامی را می گذراند و برای بسیاری از تحلیل گران محرز است که ریاض از تضعیف بیش از پیش قدرت منطقه ای ایران استقبال خواهد کرد. این در حالی است که برخی دیگر از کشورهای عرب نیز ممکن است در همراهی کامل با ایالات متحده و اسراییل قرار گیرند. موضع گیری اخیر سفیر کشور امارات متحده عربی در آمریکا تاییدی بر این فرضیه است. "یوسف العطیه" به تازگی در پاسخ به سئوالی درباره نظر این کشور در مورد حمله نظامی به ایران گفته است که" ما مطمئنا با حمله نظامی به ایران موافق هستیم." او در تشریح موضع کشورش آورده است که " امارات متحده بیشترین تهدید را از جانب ایران احساس می کند و خواب و خوراک مردمان این کشور با تهدیدات ایران عجین شده است و علاوه بر این تمام طرح های نظامی امارات و تجهیزات نظامی این کشور برای مقابله با تهدید ایران فراهم شده است و هیچ کشوری در منطقه به جز ایران، مردم امارات را تهدید نمی کند."

تدابیر تردید آمیز

با آن که مقام های جمهوری اسلامی گزارشهای مربوط به بروز درگیری نظامی را غیرواقعی خوانده و آن را رد می کنند اما هم زمان دست به تلاش هایی زده اند که نشان می دهد خطر جنگ را حس کرده اند. برگزاری مانورهای پیاپی نظامی در ماه های اخیر و استقرار سیستم راداری در سوریه برای اطلاع سریع از حمله اسراییل نمونه هایی از تلاش های ایران در مواجهه با جنگ احتمالی است. مقام های تهران همچنین جنگ تبلیغی وسیعی را علیه ایالات متحده، اسراییل و متحدان منطقه ای آنها به راه انداخته اند و هشدار داده اند در صورت بروز درگیری نظامی تمامی منطقه ناامن خواهد شد. بخشی از تهدید ایران مربوط به بستن تنگه هرمز است. از آنجا که تأمین در حدود ۴۰ درصد از بازار جهانی نفت متکی به عبور نفتکش‌ها از خلیج فارس و تنگه هرمز است بسته شدن این تنگه منجر به قطع موقت جریان صادرات نفت خلیج فارس به بازارهای مصرف خواهد شد. در مانور اردیبهشت ماه سپاه پاسداران که با نام " پیامبر اعظم 5" انجام شد نیروهای سپاه با شلیک اژدر و گلوله توپ به یک کشتی اوراقی مستقر در نزدیکی آب‌های ساحلی بندر عباس، انسداد تنگه هرمز از راه غرق کشتی را عملا تمرین کردند." با این حال ناظران معتقدند بسته نگاه داشتن تنگه هرمز بیش از چند روز ادامه نخواهد یافت و نیروهای غربی و عربی مستقر در منطقه که از مدتها پیش به منظور بازگشایی تنگه هرمز امکانات کافی در محل فراهم ساخته اند قادر به مقابله با اقدام احتمالی ایران خواهند بود. بخشی دیگر از برنامه ایران در صورت مواجهه با حمله نظامی استفاده از توان گروه های چریکی در کشورهای منطقه است. این برنامه ای است که مقام های جمهوری اسلامی بارها به آن اذعان کرده اند و ناظران نیز انتظار دارند که گروه هایی نظیر حزب الله لبنان و حماس در فلسطین نقش بازوهای نظامی ایران را در ناامن کردن اسراییل ایفا کنند. "خالد مشعل" رییس دفتر سیاسى حماس در سفر سال گذشته اش به تهران به صراحت گفته بود «در صورت حمله اسراییل به ایران همه گروه‌هاى اسلام‌گرا جبهه متحدى با جمهورى اسلامى در مقابل اسراییل تشکیل خواهند داد.» با این حال در توانایی گروه متبوع وی برای ضربه زدن به اسراییل نیز تردیدهای اساسی وجود دارد. منطقه غزه که توسط حماس اداره می شود از سه سال پیش تاکنون تحت محاصره اسراییل قرار دارد و پس از جنگ سال گذشته در این منطقه ، توان عملیاتی نیروهای حماس محدودتر از قبل شده است. ایران البته در مواجهه احتمالی با اسراییل به توان موشکی خود نیز اتکا خواهد کرد. "احمد وحیدی" ، وزیر دفاع جمهوری اسلامی چند ماه پیش در این باره گفته بود که "اگر اسراییل به تاسیسات اتمی ایران حمله کند تهران، تاسیسات اتمی و کارخانه های اسلحه سازی اسراییل را هدف قرار می دهد." پیش از او نیز فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته بود موشک های ایران قادرند تاسیسات اسراییل را هدف قرار دهند با این وجود تحلیلگران نظامی در غرب، دقت و کارآمدی موشک های ایرانی را برای زدن اهدافی در اسراییل زیر سوال برده اند.

آخرین شانس های دیپلماسی

هرچند که آژیرهای هشدار دهنده جنگ روشن شده و ممکن است وضعیت نارنجی کنونی تبدیل به وضعیت قرمز شود اما هنوز هیچ چیز قطعی نیست. جنگ در چند قدمی ایران قرار دارد و از این به بعد همه چیز بستگی به کامیابی یا ناکامی دیپلماسی دارد. اگر توافقی قابل اعتنا در مذاکرات آینده بر سر برنامه هسته ای ایجاد نشود باید در انتظار گزارشهای نگران کننده تری از احتمال حمله نظامی به ایران بود. این در حالی است که ناظران بخت چندانی برای موفقیت مذاکرات آینده قائل نیستند. هنوز هیچ مدل پیشنهادی مطمئنی برای خروج پرونده هسته ای ایران از بن بست ارایه نشده و بدبینی و بی اعتمادی طرفین مذاکره به یکدیگر در حدی است که امکان سازش را به حداقل رسانده است. گزارش تازه سازمان اطلاعاتی آمریکا( سیا) حاکی از ذخیره کافی اورانیوم کم غنی شده ایران برای ساخت دو بمب اتمی است و این در حالی است که مقام های جمهوری اسلامی برای نشان دادن دادن بی اعتنایی به غرب بر تولید سوخت اتمی با غلظت صنعتی تاکید می کنند. در این شرایط اگر شانس های باقی مانده برای دیپلماسی هم بدون دستاوردی مشخص از بین برود شبح جنگ با خیالی آسوده بر بالای مرزهای ایران به رقص برخواهد خواست. حتی اگر رقص این شبح به قیمت بالا رفتن قیمت نفت، وخامت اوضاع عراق و افغانستان، بروز ناامنی های موضعی در خاورمیانه و تشدید بحران مالی جهان تمام شود.